برای بقا

ساخت وبلاگ

از همه روشهایی که "گفتن"  رو ممکن   میکنه  این روش رو،"نوشتن " رو ترجیح میدم .اگر چه بی فایده ست ، منظورم اینطور" نوشتنه"،در این فضا و با این شرایطهمثل قدم زدن های شبانه میمونه ، به هیچ جا نمیرسی اما در اخر احساس بهتری داری.شاید تحت تاثیر شرایط عکس پروفایلم ،اسم وبلاگم،نوع نگارشم تغییر کنهو همینطور طرز فکرم دیدگاهم یا اعتقاداتم.با هر فرم و رنگ ،در هر زمانبه هر حال،اینجا مینویسماگر عمری باقی مونده باشه،اگر هم نمونده باشه که ........که هیچ مهم نیستهر چی بودهر چی شد.هر چی باشهانگار هرگز آدمی مثل من هیچ کجانبودهنوشتن آخرین کاریه که میتونم برای  خودم انجام بدم.همین برای بقا...ادامه مطلب
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت: 15:20

یکی از دوستان اومد توو پیج اینستا و خبر داد ک اگر پست نزاری

صفحه ت بسته میشه.

خواب منم اومدم یک پست گذاشتم برای اینکه....

برای بقا..

اینجا متعلق به منه و بهتره باشه همچنان.

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 74 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

ادرس وبلگم رو از اسمش پیدا کردم.

ما فقط یک اتفاقیم......

یک سال و پنج ماه و سی روزه که آزاد شدم

بعد از هفت سال

وقتی برگشتم که همه چیز مشمول گذر زمان شده بود

همه چیز غریب به نظر میرسید

روزهای زیادی از دست رفت 

و این کابوس تمام شد.

تمام شد...

تمام...

 

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 84 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

روز خوبی بود امروز

بهتره بگم روز کاریه خوبی بود.فردا هم خوبه

توو چشمهای بچه گربه قطره ریختم خیلی بهتر شده

موقع خواب احساس خوبی داشتم.تقریبا کور شده بود

 

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 83 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

رفتم تا در حال رو ببندم

کسی از بیرون در رو هل داد

در رو با فشار بستم.ترسیده بودم.عقب رفتم و آروم از پنجره بیرون رو نگاه کردم.تووی حیاط کودکی خودم ایستاده بود و زل زده بود به من.نمیتونستم حرف بزنم..از خواب پریدم

ساعت از دو گذشته بود.رفتم تووی حیاط سیگار رو روشن کردم و ناخواسته صورتم خیس شد.

هرگز کودکی خودم رو تووی خواب ندیده بودم.نگاهش یادم نمیره

 

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 97 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

از یاداوری خاطرات گذشته  شدیدا گریزانم

خاطرات خوب یا بد،فرقی ندارند

همچنان سعی میکنم با گذشته ارتباطی نداشته باشم

این واکنش من نشان از این داره که در جایگاهی که باید نیستم.

در جایگاهی نیستم که باید.همین

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 87 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

خب مستم...۷۵ درصد

ایران باخت به ایران..لعنتی

دیسب  سر غذا دادن به گربه ها بحثم شد...

دیروز یه قرار داده چهار میلیاردی نوشتم..

هوا سرد شده

سطح آب توو ونیز بالا اومده

مستم....من

 

 

.

 

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 66 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

اینترنت قطع بود.

باز تو بردی دیکتاتور.

عزاداره جوونهای این مرز و بوم شدیم.

جهان در گردشه.اینطور هم نمیمونه

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 77 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

در متروی ری شهر دو تا دختر نواجوان خودکشی کردند.

اینکه دو نفر با هم تصمیم بگیرند که بمیرند وحشتناکه

اینکه به چه دلیل با چه انگیزه ای. هر دوی اونها به یک اندازه ازش خسته بودند.کدام سرخوردگی هر دو نفر رو به یک اندازه ناامید کرده و بر چه مبنایی هر دو با هم در مورد پایان زندگی به توافق رسیدن.انهایی که دست به خودکشی میزنن قالبا انسانهای تنهایی هستن.چطور  دو نفر با هم  مرگ رو انتخاب کردند

چرا؟

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 88 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22

باید بیشتر توجه میکردم.باید بیشتر میپرسیدم

بیشتر زمان میزاشتم.

اشتباه این بود که بهشون اهمیت ندادم.

جای تاسف نداره چرا که در بدترین حالت یک تجربه عالی بود

برای روزهای آتی....

ادامه میدم

برای بقا...
ما را در سایت برای بقا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : iimanx بازدید : 81 تاريخ : شنبه 17 اسفند 1398 ساعت: 21:22